من وقتی که نشتم روی تخت خیلی استرس داشتم و وقتی دکر امد استرسم بیشتر شد و اول ی چیز یخ زد به پشم من پریدم گفت چیزی نیست بشیم نشتم. و وقتی امپول را زد اولش درداشتم ولی بعدش نه و به من گفتن که دراز بکش تموم شد دراز کشید و بعد یک نینی کوچولو خوشگل...
من وقتی که نشتم روی تخت خیلی استرس داشتم و وقتی دکر امد استرسم بیشتر شد و اول ی چیز یخ زد به پشم من پریدم گفت چیزی نیست بشیم نشتم. و وقتی امپول را زد اولش درداشتم ولی بعدش نه و به من گفتن که دراز بکش تموم شد دراز کشید و بعد یک نینی کوچولو خوشگل الان دارم که 6 روزش هست
منم خیلی ترسیدم وقتی بی حس شدم انگار حس کردم جنازه ام انقد داد زدم تنفس کم آوردم طوری که بچه رو دکتر نشونم نداد بعد فهمیدم شوک عصبی اثر گذاشته بچم هم اکسیژن کم اورده ی روز تو نایسیو موند
نظر (15)