تولد؛ نه تنها تولد یک نوزاد، بلکه تولد زن و شوهر به مادری و پدر شدن است و داستان انسان نه در لحظه تولد، بلکه در لحظه ای که در ذهن والدین می افتد شکل می گیرد. و با انتقال از اجدادشان. روانشناس بالینی متخصص مروه کرنا توضیح داد.
رحم اولین دنیای کودک است
در شکل گیری دنیای انسان، چه قبل و چه بعد از تولد، عوامل بسیاری در کنار هم قرار می گیرند و بر شکل گیری شخصیت تأثیر می گذارند. یک اتفاق واحد شخصیت نمیسازد، یک الگو میسازد. جنین موجودی است که می تواند ببیند، بشنود، بچشد و احساس کند، البته نه مانند یک بزرگسال. همانطور که استفاده مادر از سیگار، الکل و برخی داروها در دوران بارداری تاثیرات منفی بر جنین میگذارد، احساسات و افکار مادر نیز میتواند تاثیرات مثبت/منفی بر نوزاد داشته باشد. آنچه نوزاد در شکم مادر احساس و درک می کند همچنین به او اجازه می دهد تا انتظارات و رفتارهای او را در مورد خودش شکل دهد، علاوه بر این، الگوهای رفتاری و سبک دلبستگی شکل گرفته در نتیجه اینکه کودک پس از تولد چگونه خود را می بیند، تا حدی بر اساس پیام هایی است که دریافت می کند. در شکم مادر از آنجایی که رحم خانه ای برای کودک است، انتظارات او را از زندگی نیز ایجاد می کند. اگر مکانی گرم و دوست داشتنی بوده است، رحم نوزاد پس از تولد کودک انتظار دارد که دنیای بیرون این گونه باشد و استعداد آنها را برای ایجاد اعتماد به نفس، برون گرا بودن و اعتماد به خود و دیگران مشخص می کند. در غیر این صورت وقتی رحم محیط سختی برای نوزاد است، پس از تولد، نوزاد همان چیزها را از دنیای بیرون انتظار دارد و تمایلات درونگرا، مشکوک، بی اعتمادی نسبت به خود و دیگران ایجاد می کند.
این رشته ها که در دنیا به عنوان روانشناسی دوران بارداری و پری ناتال شناخته می شوند، روانشناسی مادر باردار و روانشناسی نوزاد متولد نشده را بررسی می کنند. تحقیقات در مورد آنچه که جنین می تواند در رحم بیاموزد، چه چیزی بر روی آن تأثیر می گذارد و همچنین آنچه را که ثبت می کند، انجام می شود.
مطالعات نشان داده است که؛ مادران آیندهای که در دوران بارداری در معرض استرس شدید قرار میگیرند، نه تنها تحت تأثیر قرار میگیرند، بلکه کودک در رحم مادر نیز تحت تأثیر استرسی است که تجربه میکنند. دلیل اصلی این امر این است که هورمونهای کورتیزول و آدرنالین میتوانند در صورت استرس، ترس، اضطراب از طریق جفت به کودک منتقل شوند. در بارداری هایی که تحت استرس دائمی سپری می شود. مشخص شده است که او ممکن است نارس به دنیا بیاید، وزن کم هنگام تولد داشته باشد، بر رشد او تأثیر منفی بگذارد، عوارض زایمان را افزایش دهد و ساختار مضطرب تری در سال های بعد داشته باشد. بر اساس نتایج مطالعه ای که بر روی 1300 کودک و خانواده های آنها انجام شده است، دکتر استات آسیب های فیزیولوژیکی یا عاطفی را که ممکن است در رحم ازدواج اتفاق بیفتد را عامل مهمی می داند. در نتیجه مطالعه؛ نشان داد زنانی که ازدواج سختی داشتند، از نظر عاطفی یا جسمی آسیب فرزندآوری 237 درصد بیشتر از زنانی که دارای یک رابطه امن، صلح آمیز و خوب بودند، نشان داده شده است که در سن 4.5 سالگی، این کودکان ترسوتر و از نظر عاطفی وابسته هستند. بر مادرانشان نسبت به همسالانشان. در این زمینه میزان حمایت روانی اجتماعی در دوران بارداری از نظر سلامت روان و سلامت جنین بسیار مهم است. در سن 5 سالگی نشان داده شد که این کودکان نسبت به همسالان خود ترسوتر و از نظر عاطفی به مادر خود وابسته هستند. در این زمینه میزان حمایت روانی اجتماعی در دوران بارداری از نظر سلامت روان و سلامت جنین بسیار مهم است. در سن 5 سالگی نشان داده شد که این کودکان نسبت به همسالان خود ترسوتر و از نظر عاطفی به مادر خود وابسته هستند. در این زمینه میزان حمایت روانی اجتماعی در دوران بارداری از نظر سلامت روان و سلامت جنین بسیار مهم است.
اهمیت روانشناس بارداری و زایمان
بارداری یک لحظه بسیار خاص است. این نه تنها شامل عوامل فیزیولوژیکی بلکه روانی و روانی نیز می شود. در دوران بارداری، مادر و پدر آینده شروع به خیال پردازی در مورد فرآیندهای فرزندپروری خود، همراه با تجربیات خانوادگی گذشته خود می کنند. با خیالپردازیهای مربوط به نوزاد، تأثیر هورمونها، تغییرات فیزیولوژیکی و روانی ناشی از بارداری، در مادر باردار. ممکن است اضطراب در مورد کودک، ترس از تولد یا اضطراب ها و ترس های مختلف ایجاد شود.
بسیاری از مادران باردار به دلایل مختلف از زایمان می ترسند، حتی اگر هرگز آن را تجربه نکرده باشند. برای ذکر چند مثال، اول از همه اینکه چگونه داستان تولد خود شخص به او منتقل می شود (مثبت/منفی-ترسناک) بسیار مهم است. دلیل دیگر گوش دادن به داستان های منفی تولد دیگران و نسبت دادن تجربیات دیگران به تولد خودشان است. مشکلاتی که فرد در زایمان/زایمان های قبلی تجربه کرده نیز ممکن است به اضطراب تجربه همان چیزها در هنگام باردار شدن مجدد تبدیل شود. ترس از مسئولیت پدر و مادر بودن، احساس بی کفایتی، مشکلات در رابطه با همسر، رابطه با والدین خود، عدم تمایل به دور شدن از شغل،در دوران بارداری و زایمان؛ دریافت حمایت روانی در صورت نیاز، هم برای مادر و پدر باردار و هم برای نوزادی که هنوز چشمانش را به دنیا باز نکرده، اما همه چیز را در بدنش ثبت می کند، گام مهمی است. مادر باردار؛ تولد در تاریخچه خانوادگی خود، اثرات تجارب و ادراک بارداری او بر روند بارداری خود، احساسات و افکار سرکوب شده از دوران کودکی، و رویدادهای آسیب زا در دوران بارداری آشکار می شود. بارداری به مادر باردار اجازه می دهد که هم با مادر خود و هم با کودک در آن رابطه، یعنی با خودش، همذات پنداری کند و اضطراب های سرکوب شده گذشته و خاطرات حل نشده ممکن است دوباره ظاهر شوند. رفع اضطراب و ترس از بارداری، افکار منفی و نگرانی در مورد نوزادی که قرار است به دنیا بیاید، افزایش کیفیت ارتباط با خانواده و همسر،علاوه بر این، حتی اگر مادر آینده قبل از تولد از نظر روانی کار شود، آسیب های ناخودآگاه گذشته، اضطراب ها و ترس های مربوط به تولد می تواند در زمان تولد دوباره زنده شود، اگرچه هیچ دلیل پزشکی وجود ندارد، گاهی اوقات پیشرفت زایمان ممکن است متوقف شود، مادر و/یا نوزاد ممکن است دچار استرس شوند.عوامل روانی موثر بر توقف زایمان برطرف شده و از ادامه زایمان در جریان حمایت می شود. هدف این است که اطمینان حاصل شود که نوزاد با خاطرات منفی تولد چشمان خود را به روی جهان باز نمی کند، در حالی که از مادر حمایت می کند تا در تمام مراحل آرام بماند، و همچنین اطمینان حاصل شود که او بدون تأثیر خاطرات منفی که از او می آید، زایمان می کند.
نظر (0)