مسابقه خاطره نویسی مامانم دوره اول

مسابقه خاطره نویسی مامانم دوره اول

سلام خانومای گل از امروز مامانم می خواد براتون مسابقه برگزار کنه ، مسابقه خاطره نویسی . یکی از بهترین لحظات زندگی هر خانمی لحظه ایه که می فهمه داره مامان میشه، شما هم این لحظه ناب رو تجربه کردین لطفا خاطره و حس این لحظه رو و اینکه چطوری به همسرتون گفتین که ذوق کرد.. منتظر خاطره های فوق العادتون هستم

  • باسلام من مادره 20ساله هستم زمانی ک فهمیدم باردار هستم با کلی ذوق و شوق ب همسرم اطلاع دادم با خوشحالی همسرم ذوق و شوق من دوچندان میشد برای اولین دفعه ک لگد زد حس کردم تمام دنیا رو بهم دادن در پوست خود نمیگنجیدم وقتی برای تعیین جنسیت رفتم و فهمیدم این موجودی ک ب زندگی ما شادی بخشیده ی پسر کوچوی نازه بی صبرانه منتظر ب دنیا اومدنش بودم بالاخره 9/2/95 نفس مامان ب دنیا اومد وقتی برای اولین بار بهش شیر دادم خیلی خوشحال و ذوق زده بودم و الان پسر کوچوی ما 6ماهه است اقا حسام گل

  • منو همسرم وقتی متوجه شدیم باردارم با یه جعبه شیرینی رفتیم خونه پدرشوهرم و به اونا اطلاع دادیم و تلفنی به دلیل دور بودن خانواده من به اونها هم اطلاع دادیم چون نوه اول دو طرف بود و بعد از شش سال به اصرار دو خانواده قبول کردیم بچه دار بشیم و دوران بارداری فوقالعاده بدی داشتم تا روز زایمانم که بعد از هجده ساعت درد و بدنیا نیومدن برسامم سزارین شدم و از ذوق اینکه بالاخره بعد از این همه اذیت شدن خودش و مامانش دنیا اومده فقط اشک ریختم و صداش میزدم و اونم بی صدا و بدون گریه گوش میداد تا شک کردم و به دکتر گفتم سالمه؟گفتن آره فقط چون شیرازیه حال نداره گریه کنه و بعد هم همسرم رو سرم اومدم و بعد هم پدر و مادر عزیزم که با زجر من زجر کشیده بودن و چشماشون از زور گریه کاسه خون شده بود در کل زایمانم اصلا خوب نبود و هنوزم کابووس میبینم اما صدای نفسای بچه ام همه ی بدی های زایمان و بارداریمو از یادم برد ان شالله هر کسی دوست داره اونجوری که دوست داره زایمان کنه و تندرست باشه

  • خانومای گل و عزیز لطفا برای ماهم دعا کنید. هنوز اقدام نکردیم .اماهمش ترس تو وجودمه. نمیدونم چیکارکنم که آروم شم . بچه خیلی دوست دارم. خودم معلمم. اما هرزمان میخواهیم اقدام کنیم انگار نمیشه. انشالله خدا بچه های نازتون رو درپناه خودش حفظ کنه .امین♥♥♥

  • من کلا باردار نشدم

  • سلام من همسرم تازه میخوایم صاحب بچه بشیم ۲۲ ساله عروسی کردم و ۲۷ ساله حمیدرضا گلم به دنیا اوردم ۹۶ به دنیا اومد ۲۸ اردیبهشت حس مادری یهترین حس تازه قبل حمیدرضا یکی دیگه اوردم ۳۰ روز زودتر یه دنیا اومد مرد?

  • سلام به همه ی مادرای خوب خدارو شکر ما هم بعد از 7 سال ازدواج خدا یه پسر خوشکل و دوست داشتنی بهمون داد اسمش( احسان) که الان 10 سالشه و برای بار دوم تو زندگیم احساس خوشبختی کردم و الان هم باردار هستم تو هفته ی 9 هم بارداریمم 35 روزه که من و همسرم فهمیدیم که باردارم خدا رو بازم شاکرم که مارو هیچ وقت ناامید نکرد،امیدوارم همه ی مادر و پدرایی که آرزوی بچه دار شدن دارن خدا بهشون بچه ی سالم و صالح از گوشت و خون خودشون نصیب کنه. خدایا همه ی فرزندان مان را به خودت میسپاریم خدایا خودت از شر همه ی بدی ها حفظ شان کن.الهی آمین

  • برای دومین بارکه حامله شدم چون ناخواسته بود خیلی ناراحت شدیم اصلا خوشحال نیستیم که من حاملم هرشب کابوس اتاق زایمان رومیبینم بچه دومم هست دعا کنیدکه یک پسرسالم وصالح بدنیابیارم چونن من وهمسررم عاشقق پسریم الان16هفته باردارم ازترس نمیرم سونوگرافی برام دعاکنیدبه حق این ماه خحونین

    بارگزاری دیگر مطالب